Farsi Dictionary

Snarl

تله ، كمند، گره ، گرفتاري ، گوريدگي ، شوريدگي ، بغرنجي ،برجسته كردن ، نموداركردن ، بغرنج كردن ، دندان قروچه كردن ، غرولند كردن ، خشمگين ساختن ، گره خوردن.

Snarly

گرفتار دام ، خشمگين ، كج خلق ، گوريده.

Keyword

Criteria