Farsi Dictionary

Smoke

دود، مه غليظ، استعمال دود، استعمال دخانيات ، دودكردن ، دود دادن ، سيگاركشيدن.

Smoke out

بيرون راندن (از مخفي گاه بوسيله دود).

Smoke proof

غير قابل نفوذ دود، ضد دود.

Smoke screen

پرده دود، موجب تاريكي وابهام.

Smoke tree

(گ.ش.) بوته سماق.

Smokeable

(smokable) قابل تدخين ، دودشدني ، دود كردني ، دود دادني.

Smokechaser

مامور اتش نشاني جنگل.

Smokehouse

دودخانه ، محل دود دادن گوشت ماهي وپوست دباغي وغيره.

Smokeless

بي دود.

Smoker

اهل دخانيات ، اهل دود، دود دهنده ميوه وگوشت وامثال ان ، وسيله اي كه توليد دودكند، واگن يا اتاق مخصوص استعمال دخانيات.

Smokestack

دودكش لكوموتيو، دودكش كشتي ، دودكش ساختمان.

Keyword

Criteria