Farsi Dictionary

Slop

هر نوع لباس گشاد رويي ، روپوش كتاني پزشكان وامثال ان ، شلوار گشاد، لجن ، باتلا ق ، مشروب رقيق وبي مزه ، غذاي رقيق وبي مزه ، پساب اشپزخانه وامثال ان ، تفاله ، ادم بي بند وبار، ادم كثيف ، لبريز شدن ، اشغال خوري.

Slop basin

جام پاي سماور، تشتك زير سماور وقهوه جوش.

Slop chest

(د.ن.) صندوق ملبوس وملزومات كاركنان كشتي.

Slop chute

شيب تند عقب كشتي جهت تخليه فاضل اب.

Slop jar

سطل مخصوص فاضل اب ، اشغال دان.

Slop pail

سطل اشغال دان.

Slope

شيب دار، زمين سراشيب ، شيب ، سرازيري ، سربالا يي ، كجي ، انحراف ، سراشيب كردن ، سرازير شدن.

Slope

شيب ، سرازيري.

Sloper

سرازير كننده.

Sloppy

كثيف ، درهم وبرهم ، نامرتب ، شلخته.

Slopwork

دوخته فروشي ، لباس دوخته.

Slopworker

دوخته فروش ، شلخته كار.

sloping

شيب دار

Keyword

Criteria