Farsi Dictionary

Slit

چاك ، شكاف ، درز، چاك دادن ، شكافتن ، دريدن.

Slit trench

سنگر، خندق باريك جهت سنگر گيري.

Slither

لغزش ، غلت ، اشغال ، سنگريزه ، تراشه ، شكاف ، سريدن ، خزيدن ، غلتيدن.

Slithery

(د.گ.) ليز، لغزنده.

Slitter

چاك دهنده.

Keyword

Criteria