Farsi Dictionary

Silk

ابريشم ، نخ ابريشم ، نخ ابريشم مخصوص طراحي ، پارچه ابريشمي ، لباس ابريشمي.

Silk hat

كلا ه بلند ابريشمي مخصوص مواقع رسمي.

Silk oak

(oak silky) (گ.ش.) درخت الواري استراليا (grevillea=).

Silk stocking

جوراب ابريشمي ، ادم خوش لباس وشيك ، اشرافي.

Silkaline

پارچه ابريشمي سبك وحرير نماي مخصوص پرده وغيره.

Silken

ابريشمي ، نرم ، ابريشم پوش ، حريري ، براق ، صاف ، ابريشم نماكردن.

Silkweed

(milkweed=)(گ.ش.) انواع جلبكهاي ليفي نرم.

Silkworm

كرم ابريشم ، كرم پيله.

Silky

ابريشم نما، ابريشمي ، نرم ، چاپلوسانه.

Silky oak

(oak silk) (گ.ش.) درخت الواري استراليا (grevillea=).

Keyword

Criteria