Farsi Dictionary

Shrink

چروك شدن ، جمع شدن ، كوچك شدن ، عقب كشيدن ، اب رفتن (پارچه)، شانه خالي كردن از.

Shrinkable

جمع شدني ، چروك خوردني.

Shrinkage

انقباض ، چروك ، چروك خوردگي ، اب رفتگي.

Shrinker

چروك خورنده ، چروك دهنده.

Shrinking violet

ادم كمرو، ادم محجوب.

Keyword

Criteria