Send |
فرستادن ، روانه كردن ، گسيل داشتن ، اعزام داشتن ، ارسال داشتن ، مرخص كردن. |
Send |
فرستادن ، ارسال داشتن. |
Send down |
دانشجويي را از دانشگاه بيرون كردن ، اخراج كردن. |
Send in |
فرستادن ، رهسپار كردن. |
Send off |
مشايعت كردن ، همراهي ، ايين بدرود ودعاي خير. |
Send out |
صادر كردن ، فرستادن ، اعزام كردن ، اعزام. |
Send round |
دور زدن ، (براي انجام منظوري) فرستادن. |
Send up |
بزندان فرستادن ، زنداني كردن. |
Sender |
فرستنده. |