Farsi Dictionary

Seme

نشان داده شده ، افشانده ، پراكنده.

Semeiotic

(semeiotic) مكتب علا ءم رمزي ، (طب) وابسته به علا ءم مرض.

Semen

نطفه ، مني ، دانه ، تخم.

Sementem

معني ساده ، ذره ء معنايي.

Semester

نيمسال ، دوره 61 هفته اي دانشگاه.

Semestral

(semestrial) وابسته به نيمسال تحصيلي.

Semestrial

(semestral) وابسته به نيمسال تحصيلي.

Keyword

Criteria