Farsi Dictionary

Seem

بنظر امدن ، نمودن ، مناسب بودن ، وانمود شدن ، وانمود كردن ، ظاهر شدن.

Seeming

ظاهري ، نمايان ، ظاهر نما، زيبايي ، جلوه.

Seemly

شايسته ، زيبنده ، خوش منظر، بطور دلپذير.

seem to notice

به نظر ميرسد توجه

seemingly

ظاهرا

Keyword

Criteria