Section |
برش ، مقطع ، برشگاه ، بخش ، قسمت ، قطعه ، دسته ، گروه ، دايره ، قسمت قسمت كردن ، برش دادن. |
Section |
مقطع ، بخش. |
Section crew |
دسته كارگران مسلول يك قسمت از راه اهن. |
Section gang |
دسته كارگران مسلول يك قسمت از راه اهن. |
Section hand |
كارگرعضو دسته معيني از كارگران راه اهن. |
Sectional |
بخش بخش ، قطعه قطعه ، بخشي ، محله اي. |
Sectionalism |
استان گرايي ، طرفداري از محله يا استان بخصوصي. |
sections |
بخش ها |