Farsi Dictionary

Section

برش ، مقطع ، برشگاه ، بخش ، قسمت ، قطعه ، دسته ، گروه ، دايره ، قسمت قسمت كردن ، برش دادن.

Section

مقطع ، بخش.

Section crew

دسته كارگران مسلول يك قسمت از راه اهن.

Section gang

دسته كارگران مسلول يك قسمت از راه اهن.

Section hand

كارگرعضو دسته معيني از كارگران راه اهن.

Sectional

بخش بخش ، قطعه قطعه ، بخشي ، محله اي.

Sectionalism

استان گرايي ، طرفداري از محله يا استان بخصوصي.

sections

بخش ها

Keyword

Criteria