Farsi Dictionary

Scavenge

تنظيف كردن ، سپوري كردن ، تميز كردن ، در اشغال كاوش كردن.

Scavenger

جانور لا شخور، جانور كثافت خور، سپور، تنظيف كردن ، سپوري كردن ، جاروب كردن.

scavenge

search for and collect (anything usable) from discarded waste.

scavenge

search for discarded items or food in (a place).

scavenge

اشغال کاوش کردن

Keyword

Criteria