Farsi Dictionary

Scamp

(م.م.) دزد سرگردنه ، راهزن (سواره)، ادم رذل ، بچه بد ذات وشيطان ، عبوراچيزي را لمس كردن ، پرسه زدن ، ور رفتن.

Scamper

چهارنعل ، بتاخت رفتن ، چهار نعل دوديدن ، گريز، فرار باشتاب ، پرواز سريع.

Keyword

Criteria