Farsi Dictionary

Save

نجارت دادن ، رهايي بخشيدن ، نگاه داشتن ، اندوختن ، پس انداز كردن ، فقط بجز، بجز اينكه.

Save all

چيزي كه مانع زيان گردد، پايه شمعدان ، قلك ، ادم خسيس ، تور.

Saveable

(savable) پس انداز كردني ، اندوختني.

Saveloy

سوسيگ خشك كردن.

Saver

نجارت دهنده ، پس انداز كن.

Keyword

Criteria