Farsi Dictionary

Rut

مستي ، شور، شهوت ، فحلي ، گشن امدن ، گرمي ، مست شهوت شدن ، شور پيدا كردن ، فحل شدن ، رد جاده ، اثر، خط شيار، عادت ، روش ، شيار دار كردن ، خط انداختن.

Rutabaga

(گ.ش.) نوعي كلم.

Ruth

رحم ، شفقت ، دلسوزي ، تاسف ، (باحرف بزرگ)اسم خاص مونث.

Ruthful

اندوهگين ، پر ترحم.

Ruthless

بيباك ، ظالم.

Ruttish

شهواني ، وحشي ، پوسيده.

Rutty

پر چاله چوله ، شهواني ، هوسران.

Keyword

Criteria