Rib |
دنده ، تكه گوشت دنده دار، دنده دار كردن ، گوشت دنده ، هر چيز شبيه دنده ، پشت بند زدن ، مرز گذاشتن ، نهر كندن ، شيار دار كردن. |
Rib cage |
قفسه سينه ، قفسه صدري. |
Ribald |
دون ، هرزه ، بددهن ، بدزبان ، ادم هرزه ، فاحشه. |
Ribaldry |
پستي ، هرزگي. |
Riband |
(ribband) لا يه ، پشت بند، نوار، نوارتزءيني ، روبان ، تير. |
Ribband |
(riband) لا يه ، پشت بند، نوار، نوارتزءيني ، روبان ، تير. |
Ribbing |
ساختمان دنده هاي هر چيز، راه ها يا خطوط بر جسته ، مجموعه تيريا دگل هاي كشتي ، مجموعه رگبرگ هاي برگ ، مسخرگي. |
Ribbon |
نوار، روبان ، نوار ماشين تحرير، نوار ضبط صوت و امثال ان ، نوار فلزي ، تسمه ، تراشه. |
Ribbon |
نوار، روبان. |
Ribby |
داراي دنده هاي بيرون امده ، شبيه دنده. |
Ribgrass |
(گ.ش.)بارهنگ نيزه اي (lanceolata plantago). |
Riblet |
انتهاي دنده گوسفند. |