Farsi Dictionary

Rhyme

(rime) قافيه ، پساوند، شعر، سخن قافيه دار، نظم ، قافيه ساختن ، هم قافيه شدن ، شعر گفتن ، بساوند.

Rhyme scheme

ترتيب وقوع قوافي در بند شعري ، قافيه بندي.

Rhymester

(rimester) قافيه ساز، شاعر بي استعداد وكم مايه ، شاعرك.

rhymes

قافيه

Keyword

Criteria