Farsi Dictionary

Residual

رسوبي ، وابسته به رسوب يا باقيمانده.

Residual

پس مانده ، ته نشين ، باقيمانده.

Residual error reat

نرخ خطاي پس مانده.

Residual magnetism

مغناطيس پس ماند.

Keyword

Criteria