Farsi Dictionary

Reserve

پس نهاد، كنار گذاشتن ، پس نهاد كردن ، نگه داشتن ، اختصاص دادن ، اندوختن ، اندوخته ، ذخيره ، احتياط، يدكي ، (درمورد انسان) تودار بودن ، مدارا.

Reserve

از پيش حفظ كردن ، رزرو كردن.

Reserved

رزرو شده ، محتاط، خاموش ، كم حرف ، اندوخته ، ذخيره.

Reserved word

كلمه محفوظ.

Keyword

Criteria