Farsi Dictionary

Refuge

پناه ، پناهگاه ، ملجا، پناهندگي ، تحصن ، پناه دادن ، پناه بردن.

Refugee

مهاجر، فراري ، پناهنده سياسي ، اواره شدن.

refugees

پناهندگان

Keyword

Criteria