Farsi Dictionary

Redact

تنظيم كردن ، دراوردن (بصورت خاصي)، انشاء كردن ، اماده چاپ كردن ، تحرير كردن.

Redaction

ويرايش ، انشاء.

Redactor

سردبير.

redacted

آماده انتشار

Keyword

Criteria