Farsi Dictionary

Recover

دوباره بدست اوردن ، باز يافتن ، بهبودي يافتن ، بهوش امدن ، دريافت كردن.

Recover

ترميم شدن ، بهبود يافتن ، بازيافتن.

Recoverable

بازيافتني.

Recovery

بهبودي ، بازيافت ، حصول ، تحصيل چيزي ، استرداد، وصول ، جبران ، بخودايي ، بهوش امدن.

Recovery

ترميم ، بهبود، بازيافت.

Recovery procedure

رويه ترميمي.

recovered

بهبود

Keyword

Criteria