Farsi Dictionary

Recess

عقب نشيني ، پس زني ، پس رفت كردن ، بازگشت ، فترت ، دوره فترت ، تعطيل موقتي ، تنفس ، گوشه ، كنار، پستي ، تورفتگي ، موقتا تعطيل كردن ، طاقچه ساختن ، مرخصي گرفتن ، تنفس كردن.

Recession

پس رفت ، بازگشت ، اعاده ، كسادي ، بحران اقتصادي.

Recessional

تنفسي ، تعطيلي ، وابسته بموقع تنفس ، فترتي.

Recessive

مايل ببازگشت ، ارتجاعي ، بازگشتي ، پس رفتي.

recessed

احتياج

Keyword

Criteria