Farsi Dictionary

Rapt

مسحور، ربوده شده ، برده شده ، مجذوب.

Raptatorial

(raptatory) شكاري ، لا زم براي شكار.

Raptatory

(raptatorial) شكاري ، لا زم براي شكار.

Raptor

دزد، بچه دزد، رباينده ، جانور شكاري.

Rapture

از خود بيخودي ، شعف وخلسه روحاني ، حالت جذب و انجذاب ، وجد روحاني ، ربايش ، جذبه ، شور، بوجد اوردن ، از خود بيخود كردن ، خلسه.

Rapturous

داراي شور و شعف ، هيجان انگيز.

Keyword

Criteria