Farsi Dictionary

Rand

مرز، كنار، حاشيه ، لبه ، برامدگي لبه طبقات سنگ ، نوار، تسمه ء اهني ، تكه دراز گوشت ، بصورت نوار يا تسمه دراوردن.

Random

تصادفي ، مسير ناگهاني ، خط سير اتقافي ، فكر تصادفي ، غيرعمدي.

Random

تصادفي ، بختانه.

Random access

دستيابي تصادفي.

Random error

خطاي تصادفي.

Random number

عدد تصادفي.

Random number generator

مولد عدد تصادفي.

Random number seed

كاوش تصادفي.

Random probing

پردازش تصادفي.

Random processing

با دست يابي تصادفي.

Randomize

تصادفي كردن.

Randomize

بصورت اتفاقي يا تصادفي در اوردن ، بصورت امار تصادفي نشان دادن.

Randy

خشن ، بي تربيت ، افسار گيسخته ، سركش ، زبان دراز، گداي سمج و بي ادب ، شهواني.

randomly

به صورت تصادفي

Keyword

Criteria