Farsi Dictionary

Rail

سرزنش ، توبيخ ، سركوفت ، طعنه ، ريل خط اهن ، خط اهن ، نرده ، نرده كشيدن ، توبيخ كردن.

Railer

سرزنش كننده ، طعنه زن.

Railing

نرده ، ريل ، سرزنش.

Raillery

شوخي ، استهزا، سرزنش ، انتقاد، توبيخ.

Railroad

راه اهن ، با راه اهن فرستادن يا سفر كردن ، سرهم بندي كردن ، پاپوش درست كردن.

Railroader

كارگر راه اهن.

Railway

خط اهن ، راه اهن ، وابسته به راه اهن.

Keyword

Criteria