Farsi Dictionary

Raft

دسته الوار شناور بر اب ، دگل ، قايق مسطح الواري ، با قايق الواري رفتن يافرستادن.

Rafter

تير عرضي طاق ، پالا ر، گله مرغ ، الوار دار كردن.

Raftsman

جاشو، مردي كه الوار را بهم مي چسباند.

Keyword

Criteria