Race |
مسابقه ، گردش ، دور، دوران ، مسير، دويدن ، مسابقه دادن ، بسرعت رفتن ، نژاد، نسل ، تبار، طايفه ، قوم ، طبقه. |
Race horse |
اسب مسابقه. |
Racecourse |
اسپريس ، دور مسابقه. |
Raceme |
(گ.ش.) خوشه ، گل اذين خوشه اي. |
Racemiform |
خوشه مانند. |
Racemize |
(ش.) بصورت بلورهاي خوشه اي در اوردن ، با اسيد راسميك تركيب كردن. |
Racemose |
خوشه اي ، بشكل خوشه. |
Racer |
مسابقه گذار، مسابقه دهنده ، سريع السير، تندرو. |
Racetrack |
خط سير مسابقه ، مسير مسابقه. |
Raceway |
جوي اب ، نهر، محل عبور سيم برق در ساختمان. |
raced |
مسابقه |