Quiet |
خموش ، ارامش ، سكون ، رفاه ، ارام ، ساكن ، خاموش ، بيصدا، ارام كردن ، ساكت كردن. |
Quiet |
(quieten) ارام كردن ، تسكين دادن ، ساكت كردن. |
Quieten |
(quiet) ارام كردن ، تسكين دادن ، ساكت كردن. |
Quieter |
ارام كننده ، ارامتر. |
Quietism |
ارامش گرايي ، فرقه متصوفه اهل سكوت ، تسليم ، سكوت. |
Quietist |
اهل سكوت. |
Quietness |
(quietude) (repose=) ارامش ، سكون. |
Quietude |
(quietness) ارامش ، سكون. |
Quietus |
رهايي ، خلا صي ، تبرءه ، پاكي ، براءت ، مفاصا. |
quiet hearted |
دل آرام |