Farsi Dictionary

Pussy

چرك دار، چركي ، ريم الود، گربه ، دخترك ، بيدمشك ، شبدرصحرايي ، گربه وار، مثل پيشي.

Pussy willow

(گ.ش.) بيدمشگ ، بيدكمرنگ (discolor Salix).

Pussyfoot

(مثل گربه) دزدكي راه رفتن ، اهسته ودزدكي كاري كردن ، طفره رفتن ، تمجمج كردن.

Keyword

Criteria