Farsi Dictionary

Purl

مشروب مالت ، ابجو داراي ادويه معطر، گلا بتون ، زري ، كوك برجسته وقلا بي ، حاشيه ، حلقه دود يا بخار، صداي شرشر، زمزمه اب ، مثل فرفره چرخيدن ، واژگون شدن ، زردوزي كردن ، با شرشرجاري شدن ، حلقه حلقه شدن.

Purl stitch

(در كشبافي) قلا ب يا كوك چپ وراست.

Purlieus

ديدارگان ، استراحتگاه ، گردشگاه ، مكان جا، حد، مرز.

Purlin

(purline) (در ساختمان) قسمت افقي روي شاه تير يا ستونها.

Purline

(purlin) (در ساختمان) قسمت افقي روي شاه تير يا ستونها.

Purloin

ربودن ، دزديدن.

Purloiner

دزد، مختلس.

Keyword

Criteria