توشه ، تهيه ، تدارك ، شرط، بند، ماده ، قوانين ، سورسات رساندن ، مقررداشتن ، شرط كردن.
تهيه ، قيد.
موقت.
موقت ، موقتي ، شرطي ، مشروط.
توشه رسان ، تدارك كننده ، تهيه كننده.
مقررات ، قيود، تداركات.
تامين
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains