Farsi Dictionary

Precess

پيش رفتن ، جلو افتادن ، سبقت گرفتن ، در خط سير محور جسم گردنده تغييرپيداشدن.

Precession

پيشروي ، سبقت ، تقدم ، تغيير جهت محور جسم گردند (مثل فرفره)، انحراف مسير.

Keyword

Criteria