Farsi Dictionary

Polyp

(م.م.- ج.ش.) اختپوت (octopus An)، جنس مرجان ابي (Hydra) وشقايق نعماني ، (طب)بواسير لحمي ، پليپ.

Polyphagia

(bulimia) پرخوري ، اشتهاي زياد، خورنده غذاهاي گوناگون.

Polyphagous

پرخور، بسيار غذا، تغذيه كننده برگياهان يا جانوران متعدد.

Polyphase

(برق) سيستم برق چند فاز، جريان برق چند فاز.

Polyphase

چند مرحله اي ، چند فازه.

Polyphase sort

جور كردن چند مرحله اي.

Polyphemus

(افسانه يونان) غول يك چشم.

Polyphone

چند اوا، (مو.) جعبه موسيقي ، حرف دو صوتي يا چند صوتي.

Polyphony

صداهاي متعدد وگوناگون ، چند نثر موزون ومقفي ، چند اوايي.

Polyphyletic

از نژادهاي مختلف ، مختلف الا جداد.

Polyploid

داراي كروموسومهايي چند برابر تعداد اصلي.

Polypnea

تند دمي ، تنفس سريع ، نفس نفس زني.

Polypody

بسپايك ، (گ.ش.) بسفايج ، چند پايي ، هزار پايي.

Polypose

(polypous)شبيه بواسير لحمي ، شبيه گوشت زاءد ساقه دار.

Polypous

(polypose)شبيه بواسير لحمي ، شبيه گوشت زاءد ساقه دار.

Polyptych

تصوير يا پنجره يا در لولا دار تاشو، تصوير چند تخته اي.

Keyword

Criteria