قطبش دادن ، دوقطبي ساختن ، بصورت متضاد در اوردن ، متقارن كردن.
قطبي كردن.
قطبي شده.
دوقطبي كننده ، متضاد كننده ، قطبش دهنده ، قطبنده.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains