Farsi Dictionary

Pluto

(افسانه يونان) خداي عالم اسفل ، ستاره پلوتو.

Plutocracy

حكومت اغنياء ، حكومت توانگران ، طبقه ثروتمند.

Plutocrat

اشرافي ، پولدار.

Plutonian

(plutonist) دوزخي ، اتشفشاني.

Plutonic

(ز.ش.) اذرين ، اتشفشاني.

Plutonist

(plutonian) دوزخي ، اتشفشاني.

Plutonium

(ش.) پلوتونيوم.

Keyword

Criteria