اجازه دادن ، مجاز كردن ، روا كردن ، نديده گرفتن ، پروانه ، جواز، اجازه.
نفوذ پذيري الكتريكي.
واحد اندازه گيري الكتريسيته برحسب فاراده.
اجازه داده
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains