Farsi Dictionary

Perch

نشيمن گاه پرنده ، چوب زير پايي ، تير، ميل ، جايگاه بلند، جاي امن ، نشستن ، قرار گرفتن ، فرود امدن ، درجاي بلند قرار دادن.

Perchance

شايد، ممكن است ، توان بود، اتفاقا.

perched

نشستن - فرود آمدن - قرار گرفتن

Keyword

Criteria