مخصوص ، ويژه ، خاص ، بخصوص ، مخمص ، دقيق ، نكته بين ، خصوصيات ، تك ، منحصر بفرد.
ويژه ، خاص ، سختگير.
دلبستگي بمرام خاصي ، اعتقاد باينكه نجات فقط براي برگزيدگان ميسر است.
بستگي بعقايد خاصي ، داراي خصوصيات معيني ، خصوصيات برجسته ، دقت زياد، جزءيات.
شرح دقيق.
باذكر جزءيات شرح دادن.
خاص
راه خاص
به ويژه
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains