Farsi Dictionary

Paper

كاغذ، روزنامه ، مقاله ، جواز، پروانه ، ورقه ، ورق كاغذ، (بصورت جمع) اوراق ، روي كاغذ نوشتن ، يادداشت كردن ، با كاغذ پوشاندن.

Paper

كاغذ، روزنامه ، مقاله.

Paper advance

جلو رفتن كاغذ.

Paper birch

(گ.ش.) توس (papyrifera Betula).

Paper card

كارت كاغذي.

Paper currency

(money paper) اسكناس ، پول كاغذي.

Paper feed

خورش كاغذي.

Paper knife

كارد كاغذبري.

Paper money

(currency paper) اسكناس ، پول كاغذي.

Paper tape

نوار كاغذي.

Paper tape punch

منگنه كن نوار كاغذي.

Paper tape reader

نوار كاغذي خوان.

Paper work

نوشته ، كار روي كاغذ، كار نوشتني ، تكاليف درسي.

Paperback

كتاب جلد كاغذي.

Paperboard

مقوا، كاغذ مقوايي.

Paperhanger

كسيكه كاغذ ديواري مي چسباند.

Paperhanging

كاغذ چسباني (بر ديوار).

Paperwork

تشريفات اداري ، كاغذ بازي.

paper clip

کلیپ اوراق

paper cup

ليوان کاغذي

papers

اوراق

Keyword

Criteria