ذليل كردن ، ستم كردن بر، كوفتن ، تعدي كردن ، درمضيقه قرار دادن ، پريشان كردن.
ستم ، بيداد، جور، تعدي ، فشار، افسردگي.
ستم پيشه ، خورد كننده ، ناراحت كننده ، غم افزا.
ستمگر.
مظلوم
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains