Farsi Dictionary

Odds

نابرابري ، فرق ، احتمال و وقوع ، تمايل بيك سو، احتمالا ت ، شانس ، عدم توافق ، مغايرت.

Odds and ends

خرت و پرت ، تكه وپاره ، چيز، باقيمانده.

Oddson

بيشتر محتمل ، محتمل به برد يا موفقيت.

Keyword

Criteria