Farsi Dictionary

Occur

رخ دادن ، اتفاق افتادن ، خطور كردن.

Occur

رخ دادن ، واقع شدن ، اتفاق افتادن.

Occurrence

رخداد، وقوع ، اتفاق ، تصادف ، رويداد، پيشامد، واقعه.

Occurrence

رويداد، خطور.

occurred

رخ داده است

occurs

رخ ميدهد

Keyword

Criteria