Farsi Dictionary

Note

(مو.) كليد پيانو، اهنگ صدا، نوت موسيقي ، خاطرات ، يادداشت ها(درجمع)، تذكاريه يادداشت كردن ، ثبت كردن ، بخاطر سپردن ، ملا حظه كردن ، نوت موسيقي نوشتن.

Note

ياداشت ، تبصره ، توجه كردن ، ذكر كردن.

Notebook

كتابچه يادداشت ، دفتر يادداشت ، دفتر تكاليف درسي.

Noted

برجسته ، مورد ملا حظه.

Noteworthy

قابل توجه ، قابل دقت ، مورد توجه ، باارزش.

notes

يادداشتها

Keyword

Criteria