Not |
نه خير، حرف منفي. |
Not |
نقيض ، نقض ، نفي. |
Not circuit |
مدار نقض ، مدار نفي. |
Not operation |
عمل نقض ، عمل نفي. |
Nota bene |
قابل توجه ، توجه شود. |
Notability |
برجستگي ، اهميت ، شهرت. |
Notable |
شخص بر جسته ، چيز برجسته ، جالب توجه. |
Notarial |
وابسته به دفتر اسناد رسمي. |
Notarization |
گواهي محضري و رسمي. |
Notary public |
دفتر اسناد رسمي ، صاحب محضر. |
Notate |
نماد كردن ، يادداشت برداشتن ، ياد داشت كردن ، يادداشتي. |
Notation |
نماد سازي ، ياد داشت ، ثبت ، توجه ، بخاطر سپاري ، حاشيه نويسي. |
Notation |
نشان گذاري. |
Notch |
شكاف ، بريدگي ، شكاف چوبخط، سوراخ كردن ، شكاف ايجاد كردن ، چوبخط زدن ، فرورفتگي. |
Note |
(مو.) كليد پيانو، اهنگ صدا، نوت موسيقي ، خاطرات ، يادداشت ها(درجمع)، تذكاريه يادداشت كردن ، ثبت كردن ، بخاطر سپردن ، ملا حظه كردن ، نوت موسيقي نوشتن. |
Note |
ياداشت ، تبصره ، توجه كردن ، ذكر كردن. |
Notebook |
كتابچه يادداشت ، دفتر يادداشت ، دفتر تكاليف درسي. |
Noted |
برجسته ، مورد ملا حظه. |
Noteworthy |
قابل توجه ، قابل دقت ، مورد توجه ، باارزش. |
Nothing |
هيچ ، نيستي ، صفر، بي ارزش ، ابدا. |
Notice |
اگهي ، خبر، اعلا ن ، توجه ، اطلا ع ، اخطار، ملتفت شدن ، ديدن ، شناختن. |
Notice |
ملا حضه كردن ، اخطار، اگهي. |
Noticeable |
قابل توجه. |
Noticeable |
قابل ملا حضه ، برجسته. |
Notification |
اطلا ع ، اخطار، تذكر. |
Notification |
اخطار، اگاه سازي. |
Notify |
اگاهي دادن ، اعلا م كردن ، اخطار كردن. |
Notify |
اخطار كردن ، اگاه ساختن. |
Notion |
(notional) تصور، انديشه ، فكر، نظريه ، خيال ، ادراك ، فكري. |
Notion |
تصور، مفهوم. |
Notional |
(notion) تصور، انديشه ، فكر، نظريه ، خيال ، ادراك ، فكري. |
Notoriety |
انگشت نمايي ، رسوايي ، بدنامي. |
Notorious |
بدنام رسوا. |
Notwithstanding |
باوجود اينكه ، علي رغم ، باوجود، بدون توجه. |
not allocated |
اختصاص داده نشده |
Not applicable |
قابل اجرا نيست |
not at all |
اصلا - کلا نه |
not much |
نه خيلي زياد - نه چندان |
not packed |
بسته بندي نشده |
Notably |
قابل توجه |
notarize |
محضرداري |
notary |
دفتر اسناد رسمي |
notes |
يادداشتها |
noticeably |
به طرز محسوسي |
Noticed |
متوجه |
notices |
اعلاميه |
noticing |
توجه |
notified |
اطلاع داده |
notoriously |
به شدت |