Farsi Dictionary

Nim

دزديدن ، كش رفتن.

Nimble

چست ، جلد، فرز، چابك ، چالا ك ، زرنگ ، تردست.

Nimbus

هاله ، اوهام ، ابر باراني.

Nimiety

زيادي ، حشو و زوايد، بي اعتدالي ، اطناب.

Niminy piminy

نازك نارنجي و ژستي ، فاقد نيرو، كم اثر، بي روح.

Nimrod

نمرود، ستمگر.

Keyword

Criteria