Farsi Dictionary

Never  eless

با اينحال ، با اين وجود، عليرغم ، هنوز، باز.

Never

هرگز، هيچگاه ، هيچ وقت ، هيچ ، ابدا، حاشا.

Nevermore

هرگز ديگر، ديگر ابدا.

neverthelese

با اين وجود

nevertheless

با اين وجود

Keyword

Criteria