كود، كودتازه ، سرگين ، كثافت ، پول ، الوده كردن ، خراب كردن ، زحمت كشيدن.
كناس ، كودكش ، پول جمع كن ، ول گرديدن.
چنگال يا بيل كودكشي ، (در مورد روزنامه وافكار عمومي) كثافات وافتضاحات راعلني ساختن.
كود دار، كثيف.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains