Farsi Dictionary

Modulate

تلقيق كردن ، سوار كردن.

Modulate

تعديل كردن،ميزان كردن،بمايه دراوردن، زيرو بم كردن،برابري كردن،يك پرده يا مقام،تحرير دادن،تنظيم كردن،ملايم كردن،نرم كردن،اواز خواندن.

Keyword

Criteria