Farsi Dictionary

Mix

درهم كردن ، اشوردن ، سرشتن ، قاتي كردن ، اميختن ، مخلوط كردن ، اختلا ط.

Mix

اميختن ، اميزه ، مخلوط.

Mix up

درهم وبرهمي ، اشتباه.

Mixed

مخلوط، درهم ، قاتي.

Mixed

اميخته.

Mixed mode

باب اميخته.

Mixed mode macro

درشت دستور اميخته باب.

Mixed radix notation

نشان گذاري اميخته مبنا.

Mixer

اميزنده ، مخلوط كن.

Mixture

اميزه ، مخلوطي.

Mixture

اشوره ، مخلوط، تركيب ، اميزش ، اختلا ط، اميزه.

mixed up

مخلوط

Keyword

Criteria