(mechanician) مكانيك ، مكانيك ماشين الا ت ، هنرور، مكانيكي ، ماشيني.
مكانيكي ، ماشيني ، غير فكري.
ترسيم مكانيكي.
زبان ماشيني.
ترجمه ماشيني.
مترجم ماشيني.
(mechanic) مكانيك ، مكانيك ماشين الا ت ، هنرور، مكانيكي ، ماشيني.
نيرو برد، علمي كه درباره اثر نيرو بر اجسام بحث ميكند، علم جراثقال ، مكانيك ، علم مكانيك.
مكانيك.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains